رندشدن ساعت، شروعکردن از شنبه، مشروطکردن انجام یک کار به وقوع یک اتفاق خاص و … از بهانههای شایع اهمالکاران برای پشت گوش انداختن کارهاست که حتما به گوش شما نیز خورده است. اهمالکاران آدمهای تنبلی نیستند بلکه آنها به دلایل مختلفی همچون افسردگی خفیف، کمالگرایی، کمبود انگیزه و خودکارآمدی پایین انجام کارهایشان را تا آخرین لحظه به تعویق میاندازند. این تعویقانداختن گرچه در لحظه، احساس خوشی را نصیب فرد میکند اما در درازمدت منجر به نتایجی همچون کاهش کیفیت عملکرد و بروز احساساتی همچون استرس، اضطراب و گناه میشود.
تحقیقات نشان دادهاند تقریبا نیمی از دانشآموزان و یک پنجم بزرگسالان به اهمالکاری که موجب وقتکشی و ازدسترفتن روزهای زندگی میشود، مبتلا هستند. در این بلاگ بهطور مفصل پیامدهای اهمالکاری را بررسی کرده و تفاوت آن را با تنبلی توضیح خواهیم داد. همچنین در ادامه بهترین راهکارهایی که از دید روانشناسان برای غلبه بر اهمالکاری وجود دارد را بیان خواهیم کرد.
[irp posts=”7747″ name=”راههای ایجاد تعادل بین کار و زندگی شخصی”]
اهمالکاری یا procrastination چیست؟
اهمالکاری (procrastination) به حالتی گفته میشود که در آن، فرد کارهایش را تا آخرین زمان به تعویق میاندازد. البته اهمالکاری را با تنبلی اشتباه نگیرید! فرد تنبل از انجام هر کاری گریزان است و از پذیرش هرگونه مسئولیت شانه خالی میکند. درحالیکه فرد اهمالکار برای انجام کارهای خود اولویتبندی درستی ندارد و بعضا برای فرار از انجام کارهای ضروری، خود را با کارهای غیرضروری و بیاهمیت مشغول میکند.
مثلا کسی که قرار است پایاننامه تحصیلات تکمیلی خود را به اتمام برساند و زودتر فارغ التحصیل شود، برای این که از زیر بار نوشتن شانه خالی کند و البته دلیلی برای آرامکردن وجدان خود داشته باشد، شروع به تمیزکردن اتاقش میکند، خریدهای عقب افتادهاش را انجام میدهد، به مطالعه کتابهای تلنبار شدهاش میپردازد و در نهایت که دیگر زمانی برای نوشتن پایان نامهاش ندارد، آن را به زمان دیگری موکول میکند.
معرفی انواع اهمالکاری
اهمالکاری با آن که تفاوت زیادی با تنبلی دارد اما در صورت ادامه میتواند زمینهساز تنبلی شود. این پدیده که باعث شکست تحصیلی، کاری و حتی عاطفی برای افراد فراوانی شده انواع گوناگونی دارد که در ادامه هر یک از آنها را بررسی خواهیم کرد:
- اهمالکاری شناختی:
این نوع از اهمالکاری به واسطه احساسی که درون شماست و باعث میشود هر کاری را بسیار آسان بگیرید، رخ میدهد. مثل زمانیکه ظرفهای نشسته را رها میکنید و گمان میکنید شستن آنها بسیار راحت است. به همین دلیل مدام، شستن آنها را به تعویق میاندازید تا جایی که پس از تلنبارشدن کوهی از ظرف، ناگزیر به گذاشتن زمانی بیشتر برای شستن آنها هستید. اگر مدام این احساسات را درون خود تجربه کرده و چنین رفتارهایی را از خود بروز میدهید، مبتلا به اهمالکاری شناختی شدهاید.
- اهمالکاری گرایشی:
در اهمالکاری گرایشی، فرد عموما از آنچه که میخواهد انجام دهد درک عمیقی ندارد. به طور مثال شما به تازگی مهارتی مثل طراحی لوگو را یاد و اولین پروژه خود را گرفتهاید. شرکت از شما میخواهد که لوگو و تم اداری برایش طراحی کنید. در این وضعیت، معمولا تازه کارها از فرصت به وجود آمده بهخوبی استفاده نمیکنند و با اهمالکاری، نهایتا در ساعات پایانی موعد تحویل طرحهای مفهومی را برای کارفرما ارسال میکنند. همین موضوع باعث میشود تا نتوانند به موقع فایل نهایی را برای کارفرما ارسال کنند و بدقول میشوند.
- اهمالکاری جسمانی:
تصور کنید که برای مدتی بیمار شدهاید و دکتر به شما دستور استراحت مطلق داده است. در این وضعیت تمامی اطرافیان نگران شما هستند و برای انجام کارهایتان به شما کمک میکنند. حالا اگر همچنان پس از بهبودی تظاهر به بیماری کنید تا از زیر بار کارهایتان شانه خالی کرده و به دیگران واگذار کنید، درگیر اهمالکاری جسمانی شدهاید. در واقع از آنجا که بدن چند روزی طعم تنبلی را چشیده و قطعا تنبلی بسیار شیرینتر و راحتتر از سختکوشی است، برگشتن به وضعیت قبل از بیماری را دوست نخواهد داشت!
دلایل تنبلی و اهمالکاری
اگر بخواهیم صادق باشیم نه فقط درصد کمی که همه انسانها به میزانهای مختلفی در انجام کارهای خود تعلل میکنند و جزو اهمالکاران به حساب میآیند. واقعیت این است که هیچ انسانی از تمامی زمان خود به نحو بهینه استفاده نمیکند. مطابق تحقیقات صورت گرفته در سال 2015 هر فرد بهطور میانگین سالانه بیش از 55 روز خود را به بطالت میگذراند که عدد قابل توجهی است!
ناگفته نماند که اهمالکاری در هر کسی به یک شکل خاص نمود پیدا میکند. هم فردی که دچار اضافهوزن است و شروع رژیم و باشگاه را به تعویق میاندازد، اهمالکار است و هم مدیر شرکتی که از صبح دائما در حال کار است اما همچنان تحویل پروژههایش با تعویق صورت میگیرد. اما چه چیزی باعث میشود که ما حاضر میشویم هزار و یک کار سختتر و بزرگتر را انجام دهیم ولی همان یک کاری که انجامش ضروری است را به تعویق بیاندازیم؟
شایعترین علل اهمالکاری چیست؟
- گاهی اوقات عدم انگیزه علت اصلی اهمالکاری است:
عموم افرادی که به دلیل ترس از شرم یا افتضاح اجتماعی کاری که باید انجام بدهند را به تعویق میاندازند، از انگیزه درونی برای انجام کارهایشان برخوردار نیستند. اینگونه افراد از زمان کودکی یاد گرفتهاند که کارهایشان را نه از سر رضایت خود که بر اساس سیستم تشویق و تنبیه انجام دهند. به همین دلیل از ترس تنبیه یا تشویق به انجام کاری میپردازند. مثل فردی که از ترس مشروطشدن درس میخواند.
- نداشتن مهارت در اولویتبندی کارها:
اهمالکاری در انجام هر امری قطعا آسیبهایی را در پی خواهد داشت اما این آسیب در برخی موارد بیشتر است. اگر نتوانید زمان خود را به درستی مدیریت کرده و تصمیم نگیرید چه کاری را اول انجام دهید، زمان انجام کار گذشته و دیگر سودی ندارد چه بسا این ضرر گاهیاوقات قابل ترمیم و جبران نیست. به طور مثال آسیبی که در نتیجه پایان ندادن به موقع یک رابطه عاطفی سمی به فرد وارد میشود، قابل قیاس با به تاخیرانداختن مطالعه یک کتاب نیست.
آسیبهای اهمالکاری کم نیستند مثلا ممکن است در سازمانی مشغول به کار باشید که نظم در آن بسیار اهمیت دارد و به خاطر اهمالکاری شغلی که به سختی پیدا کردهاید را از دست بدهید و تاثیرات منفی آن بر آینده شما زندگیتان را تغییر دهد.
[irp posts=”9214″ name=”اهمیت نظم در سازمان | اصول پیادهسازی نظم در محیط کار”]
- کمالگرایی افراد:
افراد کمالگرا به واسطه استانداردهای بالایی که برای هر کاری تعیین میکنند، باید زمان زیادی را برای انجام هر کاری صرف کنند. بیشتر افراد بر اثر کمالگرایی بیشازحد یا کاری را شروع نمیکنند و یا آن را به اتمام نمیرسانند.
این حق طبیعی هر انسانی است که با آزمون و خطا تجربیات زندگی خود را به دست آورد اما برخی افراد از شکست و اشتباه ترسیده و به شدت از آن پرهیز میکنند. افرادی که دچار کمالگرایی افراطی هستند، انتظار دارند که از همان ابتدا بدون هیچ مشکلی کار خود را انجام دهند. مثلا فردی که به بهانه نوشتن کتاب خود بدون هیچ نقصی، مدام انجام آن را به تاخیر میاندازد و دچار اهمالکاری میشود. به عبارتی فرد کمالگرا چون میخواهد همیشه بهترین خود باشد، معمولا هیچ کاری انجام نمیدهد.
- افسردگی خفیف و بیانرژی بودن:
میزان انرژی انسانهای مختلف با یکدیگر متفاوت است. ممکن است شخصی نصف شخصی دیگر انرژی داشته باشد اما همچنان نرمال محسوب میشود. افسردگی از جمله بیماریهایی است که به شدت روی سطح انرژی فرد تاثیرگذار است. در افراد افسرده سطح انرژی بسیار پایین است و مشکلات دیگری همچون مشکل در تمرکز و خستگی مفرط در آنها دیده میشود. همین موضوع موجب میشود تا این افراد برای ذخیره همین مقدار انرژی کم خود در انجام بسیاری از کارها اهمالکاری کنند.
- ژنتیک و تربیت، یکی از فاکتورهای موثر در اهمالکاری:
ژنهایی که از پدر و مادر به ارث میرسند و همچنین شیوه تربیت در کودکی همگی در شکلگیری شخصیت یک فرد نقش موثری دارند. مثلا هنگامی که مدام از شیوه تشویق و تنبیه برای تربیت کودک استفاده شده و وابستگی کودک به پاداش بالا باشد، این کودک در سنین بزرگسالی شخصیت بسیار محتاطی داشته و بعضا حاضر نیست تا ریسک تجربهها و کارهای جدید را به جان بخرد. این افراد همواره سعی دارند تا در حاشیه امن زندگی خود قرار داشته باشند و فقط کارهایی را انجام دهند که زودتر به نتیجه عینی برسد. چنین افرادی اهل ریسک و خطر نیستند و همواره منتظرند تا فرد دیگری آنها را به آرزوها و خواستههایشان برساند. به خاطر همین پرهیز از ریسک و پرداخت هزینه برای خواستهها، افراد محتاط مدام کارهای مهم خود را به تعویق انداخته و برای خلاصی از احساس منفی ناشی از آن، خود را به کارهای بیاهمیت مشغول میکنند.
- خود کمبینی:
اعتماد به نفس یکی از مهمترین فاکتورها برای کسب تجربیات جدید و انجام کارها، داشتن اعتماد به نفس و شهامت مقابله با مشکلات است. افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، معمولا شخصیت خود را از جایگاهی که هست، پایینتر میبینند و همین موجب میشود تا در انجام کارها احساس شرمندگی پیدا کند و آن را نصفه کاره رها کنند.
- اختلال بیشفعالی و نقص توجه (ADHD):
کسانی که مبتلا به اختلال نقص توجه یا همان بیش فعالی بزرگسالان هستند، معمولا خیلی زود از انجام یک کار خسته میشوند و به سختی میتوانند روی کاری تمرکز کنند. خصوصا اگر آن کار بسیار کسلکننده باشد. همین موضوع باعث میشود تا این افراد کارهای نصفه و نیمه زیادی داشته باشند و برای به پایان رساندن آنها اهمالکاری زیادی انجام دهند.
اهمالکاری چه بلایی بر سر ما میآورد؟
انسانها همواره در طول زندگیشان با انتخابهای مختلفی سروکار دارند. ما در طول شبانهروز از کوچکترین چیزها تا موضوعات مهم زندگی مشغول انتخاب یکی از دو راهیهای زندگیمان هستیم. اهمالکاری نیز نوعی انتخاب است. زمانیکه به جای اتمام انجام کاری، به تعویق انداختن آن را انتخاب میکنید، ممکن است برای مدتی سختی، فشار مسئولیت و یا استرس شغلی از روی دوشتان برداشته شود، اما این احساس لذت و آرامش دوام زیادی ندارد و باید بهای سنگینی را برای این انتخاب پرداخت کنید.
زمانی که ضرب الاجلی برای انجام کاری وجود نداشته باشد یا حضور فرد توسط دستگاه حضور و غیاب و غیره کنترل نشود ممکن است حتی تا زمان مرگ فرد نیز اهمالکاری ادامه داشته باشد. اهمالکاری در درازمدت به واسطه عدم موفقیتهایی که به همراه دارد، میتواند منجر به ناامیدی و نارضایتی کلی فرد از خود و زندگی شود. اعمالی که پس از اهمالکاریهای فراوان و در پایان دقایق انجام شود، از کیفیت چندان مطلوبی برخوردار نیستند.
غلبه بر اهمالکاری از منظر سلامت جسمی و روانی افراد نیز بسیار حائز اهمیت است. چرا که موجب افزایش اضطراب، رنجش، دلسردی و کاهش اعتماد به نفس میشود که مخاطرات زیادی را برای سلامت جسم و روان فرد به دنبال دارد. علاوهبر این تحقیقات صورتگرفته در سال 1997 بر روی دانشجویان دانشگاه نشان میدهد که اهمالکاری ارتباط مستقیمی با استرس بالا، بیماریهای مزمن و نمرههای پایینتر در امتحانات پایانی دانشگاه دارد.
راهکارهای مبارزه با تنبلی و اهمالکاری
گاهیاوقات مضرات اهمالکاری نه فقط گریبانگیر شما میشود که جلوی پیشرفت دیگران را نیز خواهد گرفت! مثلا سازمانی را تصور کنید که تمامی کارمندان آن به عدم مسئولیتپذیری و اهمالکاری دچار هستند. با گذشت زمان علاوهبر این که کارمندان این سازمان از شغل خود هیچگونه رضایتی ندارند که بهره وری سازمان و رضایت مشتریان نیز کاهش چشمگیری پیدا خواهد کرد. ازاینرو غلبه بر اهمالکاری از اهمیت ویژهای برخوردار است. در ذیل به تعدادی از راهکارهای مقابله با تنبلی و اهمالکاری خواهیم پرداخت:
- به خود قول دهید تا کارهای خود را تدریجی اما پیوسته انجام دهید:
«سنگ بزرگ علامت نزدن است!» این ضربالمثل به خوبی بیانگر حال اهمالکاران است. زمانی که بیش از توانایی خود انتظار انجام کارها را دارید، هیچگاه موفق به انجام آن نخواهید شد.
علاوهبراین شما نمیتوانید به یک باره تمامی کارهای عقبافتاده خود را جبران کنید. بنابراین باید به این باور برسید که هر انسانی با توجه به میزان تواناییاش تنها از عهده مقداری کار برمیآید و تلاش برای بیش از آن بیهوده است. برای این که از عهده تمامی کارهای خود بربیایید و بیهوده آنها را به تعویق نیاندازید، بهتر است مدتزمان معقول و مشخصی را برای هر کار در نظر گرفته و برای این که بهترین خروجی را از آن بگیرید، هر روز همان مقدار مشخص کار در نظر گرفته را انجام دهید.
- محیط اطراف خود را تغییر دهید:
گاهیاوقات یکنواختی محیط اطراف و عدم دسترسی به ابزارهای مناسب، باعث تنبلی ما و پشت گوش انداختن کارها میشود. با تغییری ساده در محیط اطراف یا تهیه ابزارهای بهتر میتوان موجب انگیزه بیشتر و انجام کارها با قدرت بیشتر شد. مثلا برای فردی که مدتهاست از درس خواندن و آمادگی برای امتحان طفره میرود، تهیه قلم و کاغذ متفاوتتر میتواند شوق بیشتری را برای شروع کار در وی ایجاد کند. البته توجه داشته باشید این تغییرات در ابزار و محیط به بهانهای برای اهمالکاری بیشتر تبدیل نشود و به تغییراتی هرچند ساده و کم خرج رضایت دهید.
[irp posts=”10061″ name=”آشنایی با راههای افزایش انگیزه کارکنان در سازمان”]
- به محدودیت زمان توجه کنید:
حتما نام «اقتصاد توجه» به گوشتان خورده است. اقتصاد توجه بیان میکند که ارزش توجه شما به موضوعات مختلف بالاست و هر کار یا موضوعی ارزش جلب توجه شما را ندارد. به عبارتی مغز ما آنقدر قدرتمند نیست که بتواند در آن واحد به چندین موضوع مختلف رسیدگی کرده و خروجی خوبی از آنها به ما بدهد. به همین دلیل ما ناگزیر هستیم تا انرژی و زمان محدود خود را صرف کارهای معدودی کنیم.
برای این کار لازم است تا اول به برنامهریزی عادت کنیم. برنامهریزی به ما کمک میکند تا با تشخیص فوریت یا عدم فوریت کارها برای انجامشان اولویتبندی کنیم. با این کار هم انرژی خود را بیهوده هدر نداده و هم با انجام کارهای بیاهمیت کارهای مهم را پشت گوش نمیاندازیم.
- غلبه بر اهمالکاری با گولزدن مغزتان:
اگر هر باری که میخواهید به بهانههای کوچک و بزرگ مختلف از زیر ادامه کار شانه خالی کنید، به خودتان بگویید که فقط چند دقیقه بیشتر ادامه میدهم و تمامش میکنم، احتمال این که این دقایق به ساعتها کار بیشتر تبدیل شود، زیاد است. مثلا هرباری که از درس خواندن خسته شده و میخواهید از زیر آن در بروید، خود را ملزم به فقط پنج دقیقه درس خواندن بیشتر کنید به مرور زمان احتمال طفرهرفتن در شما کمتر شده و عادت مطالعه بیشتر افزایش مییابد.
- برنامهریزی متنوع از اهمالکاری جلوگیری میکند:
تصور کنید هرروز تنها یک کار برای انجامدادن داشته باشید. حالا اگر یک روز انرژی انجام آن را نداشته باشید، یا عملا هیچ کار دیگری به جای آن انجام نخواهید داد و یا به کارهای بیفایده میپردازید. بهترین کار در این مواقع انجام کارهای کمتر مهم است. اگر برنامهریزی درستی انجام داده و فهرستی از کارهای متنوع تهیه کرده باشید، میتوانید بهراحتی یکی دیگر از کارهای کمتر مهم را انجام دهید تا عوارض اهمالکاری به حداقل برسد.
- تصویر کار را در ذهنتان تغییر دهید:
مغز انسان بهسرعت در مقابل کارهای سخت و پیچیده واکنش نشان داده و سعی در طفرهرفتن از انجام آن دارد. بنابراین لازم است تصویری سادهتر و عملیتر از کاری که میخواهید انجام دهید، در ذهن خود بسازید. با این کار مغزتان گول خورده و خود را در حال انجام همان کاری خواهید یافت که از آن فراری بود!
- عواملی که حواس شما را از کاری که باید انجام دهید پرت میکند، از اطراف خود دور کنید:
یکی از عواملی که باعث میشود تا مدام انجام کار را متوقف کنید یا آن را به تعویق بیاندازید، مزاحمها و عوامل محرک است.
مثلا فرض کنید شما به بازیهای کامپیوتری اعتیاد دارید و یا به صورت وسواسگونهای موبایل و شبکههای اجتماعی خود را چک میکنید. برای این که این عوامل حواس شما را از کاری که انجام میدهید، پرت نکند بهتر است بهطور موقت آنها را از روی گوشی یا کامپیوتر خود حذف گرده و یا دسترسی به آنها را تا حد امکان برای خود دشوار کنید!
- اطرافیان را با خود همراه کنید:
گاهیاوقات عوامل پرتکننده حواس یک سری عوامل بیرونی هستند؛ مثل اطرافیان و اعضای خانواده. اگر سر و صدای خانه یا درخواستهای بیموقع اعضای خانواده شما را از انجام کارهایتان باز میدارد، بهتر است بهصورت شفاف برنامهتان را برای آنها توضیح داده و بخواهید که مطابق با برنامه و در زمان مناسب به سراغ شما بیایند تا موجب اهمالکاری و عقبافتادن کارهای شما نشوند. توجه داشته باشید نسبت به انجام کار مورد نظر خود جدیت و تعهد لازم را داشته باشید. این موضوع باعث میشود تا اطرافیان نیز با دیدن جدیت شما به بهترین نحو ممکن شما را همراهی کنند.
- قدرت نه گفتن خود را بالا ببرید:
یکی از مهمترین روشها برای غلبه بر اهمالکاری، نه گفتن به خواستههای نامعقول اطرافیان است. نه گفتن به هیچوجه نشانه بدبودن شخص شما نیست، بلکه اولا اعتماد به نفس شما را نشان میدهد و ثانیا نشاندهنده تعهد شما نسبت به برنامههای شخصیتان است. در واقع اصلا لازم نیست تا با پاسخ مثبت به درخواستهای دیگران بیخیال برنامههای خود و تنبلیکردن در برنامههای خود شوید.
برای اینکه نه گفتن را یاد بگیرید، اول از همه باید برای خود یک برنامه از پیش تعیینشده داشته باشید. با این برنامه هم خودتان به انجام بیشتر برنامه متعهد خواهید شد و هم به دیگران یاد خواهید داد که برای وقت شما ارزش قائل باشند و انتظار جواب مثبت به هر برنامه جدید و از پیش تعیین نشدهای را نداشته باشند.
- کارهای آسانتر را اول از همه انجام دهید:
حتما نام کتاب پرفروش «قورباغهات را قورت بده» به گوش شما خورده است. کمتر کسی را میتوان یافت که این کتاب را نخوانده باشد. نویسنده کتاب میگوید که برای آن که به برنامهریزیتان پایبند باشید، اول از همه از کارهای دشوارتر شروع کنید. با این کار احساس قدرت بیشتری کرده و میتوانید انرژی حاصل شده را صرف انجام کارهایی کنید که مدتهاست به بهانههای مختلف رهایشان کردهاید. در واقع مغز ما دوست دارد به چالش کشیده شود و از انجام کارهای تکراری متنفر است. به همین دلیل بهتر است هرچند وقت یک بار با انجام کارهای پیچیده و سختتر انرژی لازم را برای انجام کارهای روتین و معمولتری که مدام با تنبلی آنها را به تعویق میاندازیم، پیدا کنیم.
البته همه انسانها تفاوتهای شخصیتی زیادی با یکدیگر دارند. برخی از افراد درست برعکس این رویه عمل کرده و بسیار احساس رضایت میکنند. اینگونه افراد با انجام کارهایی که سادهتر هستند و انرژی کمتری میگیرند، رضایت خاطر بیشتری دارند و با دیدن اهداف تیکخورده شوق بیشتری برای انجام کارهای بعدی دارند. اگر از این دسته افراد هستید، بهتر است روز خود را با کارهای سادهتر شروع کنید تا با مواجههشدن با لیست کارهای تیک خورده انرژی بیشتری برای انجام کارهای سخت دیگر داشته باشید!
- به دیگران قول بدهید:
بله! یکی از راههای مبارزه با اهمالکاری قولدادن به دیگران برای انجام کاری است. زمانی که به کسی تعهد میدهید تا کاری برایش انجام دهید، از این که آن را پشت گوش بیاندازید احساس ناراحتی بیشتری میکنید. بنابراین همواره سعی کنید تا هر هفته حدود 20 درصد کارهایتان را بهصورت قول برای دیگران انجام دهید. بدین شکل هم به وعدهتان عمل کرده و هم از اهمال ورزیدن بیشتر خودداری میکنید.